پارت هفتاد و ششم

زمان ارسال : ۱۰۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 17 دقیقه

دو.


پس از رفتن دانیال پاهایش را روی مبل جمع کرد و صفحه لپ‌تاپ را دقیقاً روبروی خودش تنظیم کرد. نفس راحتی کشید. حالا احساس می‌کرد قلبش کمی آرام شده است.

ماما همیشه برای او پناهگاه بود و حالا دیدن صورتش هم کافی بود تا قلبش احساس ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.