پاناسیا به قلم عاطفه امیرانی
پارت هفتاد و چهارم
زمان ارسال : ۱۰۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 13 دقیقه
پنج.
-کجا داری میری؟
هما سریعا دستگیره در کلاس را رها کرد و برگشت.
-هیچ جا!
الینارز یک ابرویش را بالا داد و دست هایش را روی سینه به هم گره زد.
-نگو که داشتی فرار میکردی؟
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Y
00چقدر عکس العملش بد بود واقعا انتظارشو از حیان نداشتم