مهمیزهای سیاه به قلم آزاده دریکوندی
پارت دوازده
زمان ارسال : ۹۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 12 دقیقه
سورن به دیوارِ آجری مقابل مغازه تکیه داده بود و به نوارهای زرد رنگی نگاه میکرد که به دور محل جنایت بسته بودند. مردی داشت جسد را بررسی میکرد. کسی یادداشت مینوشت... شخصی عکس برداری میکرد و دیگری کروکی صحنهی جرم را میکشید.
مردم هنوز هم متفر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ایلما
00چقدر راحت میخنده چ بیخیال انگار ن انگار یه جوون مرده😔😔سورنم ک عین سنگ میمونه