پیرانا به قلم مرجان فریدی
پارت صد و چهارده
زمان ارسال : ۴۳ روز پیش
با بغض به سختی محتویات لیوان را سر کشیدم.
سردین با چشمان ریزشده گفت:
_ولی یه جای کار میلنگه، ارس بولگارد، مثل روحه، تا حالا هیچکس اون رو ندیده و اونایی هم که دیدن جنازشون پیدا نشده.
به سختی چشم از نگاه نگران رستاک گرفتم:
_ولی من باهاش معامله کردم!
سردین متفکّر از جایش برخاست:
_تو متوجه نیستی، من یه روزی ناخواسته تو سیستمشون گیر کردم، اون باکس شیشهای که
اطلاعیه ها :
توجه کنید دوستان
زمان فروش رمان ها از یکم تا سوم ماه و از ۱۵ ام تا هجدهم ماه یعنی در مجموع شش روز در ماه فروخته میشن،اگر در زمان دیگه ای جز روز های گفته شده(واریزی داشه باشید) تا زمان گفته شده، فیشتون برسی نمیشه.
سلام دوستان حتما توجه کنید.
نزدیک به سه هزار نفر عضو فعال رمان های vip هستن و این یعنی پول کسی خورده نشده، این یعنی،اگر واریز میکنید فقط خودتون نیستید و یه نفرم بیست و چهار ساعته نشسته منتظر پیام شخص خودتون باشه، پس این یعنی سه چهار روز حداقل طول میکشه تا کلی فیش به ترتیب ارسال و اعتبار برسی و کد عضویت داده بشه وکلی جواب سوال دیگه! پس اگر(با عده محدودی ام) درک همچین مسئله ساده ای و ندارید،میتونید واریز نکنید یا به جای توهین پولتون وپس بگیرید،مارو به خیر شمارو به سلامت، (با تشکر(یه سری پیام خوندم عصبی شدم،ولی لپ بچه های مهربون و با درک و فهم رومیبوسم)
سلام عزیزان
پارتای #پیرانا به همراه جبرانی
(سه پارت از هفته پیش ) توی اپ قرار گرفتن فردا ام پارتا سر تایم قرار می گیره.
یه نکته ای رو ذکر کنم.
_ساعتی که توی اپ برای قرار گیری پارتا اعلام شده فقط یه تایمر خودکاره که اگر پارتا از قبل سیو شده باشن قرارشون بده!
پس به این معنی نیست که مثل ساعت سریال هرجمعه سر ساعت پارتا آپلود شن
چون ممکنه بنده درست همون تایم توی مترو یا سر کار،در حال نوشتنشون باشم!
و یا ممکنه ویراستارم آنلاین نباشه و ادیت نکرده باشه.
و یا های مختلف.
من سه ساله دارم دو تا دوتا رمان vip می نویسم
و نه تا الان رمانی نیمه تموم مونده نه به کسی بد قولی شده.
متاسفانه هنوز به دستگاه تایپ تبدیل نشدم تا دقیقا سر تایم پارتارو براتون آپلود کنم.
و کل سه هفته اخیر درگیر ادیت با هم در پاریس و محیط کاری جدیدم بودم.
ممنون از همه عزیزانی که طبق معمول درک و لطفشون و نشون دادن.
و پیشنهادم به دوستان محدود ناراضی اینه لطف کنن با نخریدن رمان های vip آینده من و دیگر همکاران بخت برگشته از اعصاب ما و خودشون حمایت کنن🤍
ممنون از توجهتون♥️
سلام دوستان، خواستم یه مطلبی و بهتون اطلاع بدم، خواهش دارم اگر تا به حال زندگی سیگاری و یا انتقام آبی و نخوندید، دست نگه دارید، چرا که این دو جلد قراره کاملا متفاوت با سبک دیگه و حتی اتفاقاتی دیگه نوشته بشن!
به طوری که کلا رمان های دیگه ای محسوب میشن،توی سبک پیرانا و خیمه شب بازی کاملا متفاوت*حتی آشنایی شخصیت ها با هم ممکنه فرق داشته باشه* پس لطفا جلد های قبل و دیگه مطالعه نکنید، چون یه سوپرایز بزرگ تو راهه :)
سلام عزیزان با توجه نظر سنجی ای که توی پیج اینستاگرامم قرار دادم و تعداد آمار و نتایج، از اون جایی که به فصل پایانی پیرانا رسیدیم و نیاز به تمرکز بیشتر و تعداد پارتای بیشتریه، نتیجه این شد که فصل پایانی و یه جا براتون تا احتمالا ماه اینده قرار بدم
تا پارتای پایانی که تعدادشون بیش از پارت گذاری هفتگیتونه رو یه جا بخونید و به قول خودتون خماری نکشید یا حس و حال رمان و پیوسته درک کنید و هر هفته منتظر نمونید.
به نظرم این بهترین تصمیمه ممنون از صبرتون
منتظر فصل پایانی پیرانا باشید :)
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Farahnaz
30نمیتونم چیزی بگم فقط اینکه خیلی این رمان و همچنین نویسندش قشنگن
۱ ماه پیشDeniz
22اوکی متوجه منظورت شدم ولی این وضعیت عاشقی رستاک و ویونا و این شرایط ک ویونا گریه میکنه به خاطر ضعف عشقی نیست ک بخوان ازش به عنوان اهرم فشار استفاده کنن امیدوارم متوجه منظورم باشی
۱ ماه پیشملیکا
623خیلی این دوتا خفنن ولی من ویونا رو اوایل بیشتر دوست داشتم چون شخصیت متفاوتی داشت الان تقریبا مثل همه شخصیت ها شده اوایل خیلی قوی بود الان زرت زرت بغض میکنه یا اصلا مبارزه نمیکنه همش تسلیم میشه
۱ ماه پیش..
160عزیزم میشه بگی ویونا دقیقا کجا تسلیم شد؟؟فیلم هندی که نیست دختره دو تا گلوله خورده تازه اثر بی حسی رو بردن میتونه چیکار کنه؟و بغض و اینا هم توی زندگی ویونا و چیزهایی که داره میشنوه کاملا طبیعیه
۱ ماه پیش..
120در واقع اگه اینطوری با اونا مبارزه میکرد و میبرد یجورایی فیلم هندی بود چون تازه زخمی شده و جای زخمای دیگش خوب نشده حتی اینکه ادما سه برابرش بودن و یه اسلحه هم که نداشت بماند
۱ ماه پیش..
130درسته همه کارکترا خیلی سختی کشیدن و زندگی مزخرفی نداشتن اما بیا صادق باشیم هیچکدوم از دخترا به اندازه ویونا نبوده یارو هم بدنش و روحش پر زخمه مایی که تقریبا زندگی عادی داریم یوقتا کم میاریم ویونا...
۱ ماه پیشریحان فراست
۱۶ ساله 39شاید نشون دهنده اینه که عشق ضعیف می کنه :)
۱ ماه پیشSaniya
120مخالفم راستیش عشق ادم رو شجاع میکنه اینکه خودت باشی خودتو قبول کنی با تمام احساساتت حتی همون بچه کوچولو لوس رو که ته دلت زندست یاد میگیری میتونی تکیه کنی مثل اتفاقی که برای ویونا و رستاک افتاد:))
۱ ماه پیشSaniya
120اینکه ویونا کنار رستاک خودشه و اجازه میده اون بچه کوچولویی که اسباب بازی دوست داره و توجه ای بهش نشده بدون ترس بیرون بیاد خودش نشون دهنده اینه که رستاک نقطه امنشه و برعکس
۱ ماه پیشDeniz
20میتونی ب این فکر کنی ک شناخت تو از عشق اشتباهه عشق یک انسان رو هزاران برابر قوی میکنه ی قدرتی میده وی جاهایی میرسونه آدمو ک هیچوقت نمیتونی تصورکنی باید تو وجودت باشه،تجربه کنی تا بدونی عشق یعنی چی
۱ ماه پیشریحان فراست
۱۶ ساله 11راستش فکر می کنم منظورم رو بد رسوندم ! منظور من در مورد ضعف عاشق اینه که وقتی عاشق می شه نقطه ضعفی داره که می شه با استفادهاز اون به عنوان اهرم فشار خیلی اون عاشق رو ضعیف کرد 🙂❤️
۱ ماه پیشSaniya
30حتی سر نقطه ضعف هم باید بگم ایناهم نقطه ضعف هم دیگن هم نقطه قوت:)جوری که ویونا فقط بخاطر اینکه تنها فکرش اونموقع دیدن دوباره رستاک بود یا اینکه رستاک با ویونا خوب شد و تنها دلیل ادامه دادنش ویوناست:))
۱ ماه پیشLavin
40ببخشید ولی احمقی؟قوی بودن یعنی اینکه با تموم مشکلات بازم سرپا باشه و ویونا واقعا قویه(همه دخترای مرجان قوی و خفنن)اینکه میگی هرکی گریه کنه ضعیفه واقعا استدلال مسخره ایه😂
۱ ماه پیشDeniz
40همه شخصیت های رمان مرجان قویه اما ویونا فراتر از همه بیشتر از همه قویه اینکه یه کاراکتر چه تو رمان چه تو واقعیت اگر گریه میکنه یا بغض میکنه دلیلش میتونه هر چیزی باشه جز ضعیف بودن
۱ ماه پیشDeniz
20کی تسلیم شد؟6تا جای گلوله رو بدنش بود ولیی باز با اون حال چاقو رو کرد تو پای مأمور کسی نبودپیشش ولی جسارت ونترس بودنو ببین میگه واسه دوختن دهنته انگشتام😂 بعدتواینجامیگی همش تسلیم میشه؟! احمق
۱ ماه پیشکیانا
۱۹ ساله 10در یک کلام عالی و بی نقص
۱ ماه پیشNazanin
۱۸ ساله 40داشتم بال بال میزدم بگه منو ببوس😭😂
۱ ماه پیشFati
10همیشه اتفاقا و حرفایه غیر منتظره
۱ ماه پیشAram
20نمیدونم، چیز خاصی به ذهنم نمیاد کلا هیچوقت هیچ کلمه ای جز فوق العاده نمیتونه این قلم و توصیف کنه.
۱ ماه پیشKara
30خدایی دیگه مخم برای کامنت نوشتن نمی کشه از این حجم از خفنی این رمان🤧🥺
۱ ماه پیشNasi
30چراااااااا انقد قشنگنننننننن اینااااااااااااا دیگه دارم نمیتونممممم😭😭😭😭😭😭💙🖤 انشالا ک صحیح و سالم از شهر بازی برگردن ب حول قوه الهی 😐🤲🏻
۱ ماه پیشhadis
30احساس میکنم بعداز چند پارت این پارت یکم بوی ارامش و عشق ارومی داشت بدون استرس تا اخرش خوندم نفس عمیققققق😁
۱ ماه پیشayden
10مثل همیشه عالی و هیجان انگیز:)♥️
۱ ماه پیششهید راه پیرانا
10مرسییییی خیلییی قشنگ بودد
۱ ماه پیشبارانا
۲۲ ساله 10🦋🖤قشنگ ترینم
۱ ماه پیشبازمانده ی پیرانا
20خدایییی من چه پارتییییی چه ذوقیییی ولی من منتظر همچنان یه کیس زیبا دلنشین هستممممممم واییییی مرجان فوق العاده بود ❤️🌝
۱ ماه پیش
الهه
20مرجان شوخیت گرفته ایا ما فقط برات یک جوک هستیم؟؟؟!!