مهمیزهای سیاه به قلم آزاده دریکوندی
پارت یازده
زمان ارسال : ۹۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه
ناگهان گوشهای از جمعیتِ سومین تخت از سمت راست، به پا خواستند و دو پسر جوان دست به یقهی یکدیگر بردند. باقی افراد کنارشان سرزنش گونه خود را به میان آنها انداختند. همهمهای در گرفت و سپس عدهای با خشم توی سینهی یکدیگر خیز برداشتند!
بالاخره ون ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نمیدونم
00شاید مسخره باشه ولی من دلم خیلی برای ونداد سوخت