سایه ی من جلد سوم به قلم زهرا باقری
پارت هفده
زمان ارسال : ۹۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
- این باد تو این بر و بیابون نرماله؟!
صدای مهرداد و انگار از فاصلهی خیلی دور شنیدم. با اینکه داشت داد میزد؛ اما تو گوشم ضعیف و ضعیفتر به نظر میومد...
- میلاد... بیا برگردیم تو ماشین...
همونطور که زل زده بودم به ته بیابون دربرابر هل محکم مهرداد مقاوت کردم. حس میکردم پاهام چسبیده به زمین و نگاهم دوخته شده به بیابون. وقتیم که چشمام سایهی سفیدی رو از فاصلهی چند متری تشخیص د
آیرین
00👏👏👏