پارت چهل و یکم

زمان ارسال : ۸۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه


دست به چشم‌هایم کشیدم و او مصرانه در حالتی که داشت مانده بود.

-من حرف‌هایی که به دکتر زدی رو باور کردم، چون شکی به حسی که نسبت بهت دارم ندارم. میشه توام بجنگی؟ میشه فرار نکنی؟

صدایش لبریز از احساسات بود. و حالا بلند قامت مقابل ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.