پارت هشتم

زمان ارسال : ۲۶۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

بوی خوش خون


به موهایش چنگ می‌زد و مانند یک قورباغه با پاهای پرانتزی این طرف و آن طرف می‌جهید. پشت سر هم می‌گفت:

- اوه خدای من نمی‌تونم باور کنم!

از پله ها بالا رفت و خود را به اتاق شخصی ملکه‌ی سرخ پوش رساند. دو قورباغه ک ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید