پارت بیست و نهم

زمان ارسال : ۶۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

فصل چهارم
یک قدم تا فاجعه

برای رهایی از القابی که از او یک دختر ترسو و بزدل در ذهنِ آن مردک ساخته بود، خونسردی را کنار گذاشت.
- چی‌کار کردی روانی؟! مامان؟! مامان؟!
هنر که گویی تازه متوجه‌ی اتفاق پیش آمده شده و تازه از خواب پریده باشد، سرش را سمت زمین گرفت و با دیدن خون، هراسانه چند قدم عقب رفت. ناله‌ی آهسته‌ای از دهانش خارج شد و پس از کمی سردرگمی، جسوری‌اش را بازیافت.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.