پارت بیست و هشتم

زمان ارسال : ۱۸ روز پیش

***
- معلوم نیست توی اون مغز کوچیک و بی‌مصرفت چی می‌گذره! احمق نشدی که از خونه میری بیرون و می‌زنی به چاک! نمی‌فهمم تو چه مرگته؟! چیت توی این خونه‌ی لعنتی کمه که همش وسط قبیله پرسه می‌زنی؟
زن سعی کرد مرد سالخورده‌ای که هم‌چنان صدایش را در سرش انداخته بود و داد و بیداد می‌کرد ساکت کند اما تلاش‌هایش جوابگوی وراجی‌ها نمی‌شد.
اتاقی تقریباً کوچک که به مهمان‌خانه می‌مانست، هم

94
13,323 تعداد بازدید
103 تعداد نظر
33 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

زهرا صالحی (تابان) : ۲ ماه پیش

دوستان برای رمان شارلو یک چنل زدم گپ هم داره میتونید صحبت کنید.
توی این کانال:
فکت‌های داستان
دیالوگ های ماندگار
و یه سری اطلاعات داده میشه
https://t.me/almas_sharlo
خوشحال میشم بیاین. #تلگرام

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ویدا

    00

    چ ادم وحشیهه🗿🤝

    ۲ هفته پیش
  • زهرا صالحی (تابان) | نویسنده رمان

    کی و چی؟⁦ಠ⁠_⁠ಠ⁩

    ۲ هفته پیش
  • ویدا

    00

    بابای ناتنی مایا و ماتیک..

    ۱ هفته پیش
  • زهرا صالحی (تابان) | نویسنده رمان

    بله خشن⁦ಥ⁠‿⁠ಥ⁩

    ۱ هفته پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید