پارت بیست و نهم

زمان ارسال : ۱۵ روز پیش

فصل چهارم
یک قدم تا فاجعه

برای رهایی از القابی که از او یک دختر ترسو و بزدل در ذهنِ آن مردک ساخته بود، خونسردی را کنار گذاشت.
- چی‌کار کردی روانی؟! مامان؟! مامان؟!
هنر که گویی تازه متوجه‌ی اتفاق پیش آمده شده و تازه از خواب پریده باشد، سرش را سمت زمین گرفت و با دیدن خون، هراسانه چند قدم عقب رفت. ناله‌ی آهسته‌ای از دهانش خارج شد و پس از کمی سردرگمی، جسوری‌اش را بازیافت.

94
13,331 تعداد بازدید
103 تعداد نظر
33 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

زهرا صالحی (تابان) : ۲ ماه پیش

دوستان برای رمان شارلو یک چنل زدم گپ هم داره میتونید صحبت کنید.
توی این کانال:
فکت‌های داستان
دیالوگ های ماندگار
و یه سری اطلاعات داده میشه
https://t.me/almas_sharlo
خوشحال میشم بیاین. #تلگرام

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید