تلالو هور به قلم نازنین هاشمی نسب
پارت سی و یکم :
صدای دینا همیشه پر از شور و شعف بود اما میدانستم این سرزندگی، برایش تنها یک حس مبهم محسوب میشد.
میان یک دوراهی محبوس مانده بود و نمیدانست کدام یکی از این مسیرها را باید انتخاب کند!
تا اندکی شاد میشد، اتفاقات تلخ گذشته گلویش را سفت و سخت میفشرد.
شاید اوضاع من، کدرتر و وخیمتر از دینا بود!
دانیال همیشه بیشتر از من هوای دینا را داشت، از وقتی او رفت نمیدانم چرا نمی
مطالعهی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۵۸ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نازنین هاشمی نسب | نویسنده رمان
دقیقا🥲🥀 مرسی از نگاه زیبات فاطمه جان🌻
۴ ماه پیشنسرین
00عالیه
۵ ماه پیشنازنین هاشمی نسب | نویسنده رمان
نگاه زیباتون عالیه🌱🌸
۵ ماه پیشصحرا
00داوین اشتباه میکنه رو عشق هیچ وقت نمیشه قیمت گذاشت پروانه عاشق نبود ودانیال ب یه عشق خیالی پایبند بود درسته پدرش هم مقصره اما عشقی ک باپول خریدش دلیلش اینه لایق عشق دانیال نبوده کاش دانیال عجله نمیکرد
۵ ماه پیشنازنین هاشمی نسب | نویسنده رمان
درسته گل، داوین هم اشتباه میکنه هم بخاطر عشق ناکام برادرش از عشق میترسه. پروانه هم بخاطر پول خیلی راحت دانیال رو فروخت و صد البته دانیال هم خیلی وابسته این عشق بود🥲🥀
۵ ماه پیشلیلا
10کاری ب پدرش ندارم پروانه چه ادم عوضیعه:/
۵ ماه پیشنازنین هاشمی نسب | نویسنده رمان
خیلی خیلی خیلی😁🥲
۵ ماه پیشمریم گلی
10واقعاً پروانه یه عاشق واقعی نبود وعشقش رو سر پول معامله کرد ،پدر دانیال با این کار چه منظوری داشته ؟ممنونم نویسنده جان ♥️
۵ ماه پیشنازنین هاشمی نسب | نویسنده رمان
پروانه یکی از مقصرین این ماجرا بوده و پدر دواین هم قسمت دیگه🙁🥀 مرسی ازحضور همیشگیت😍🤍
۵ ماه پیشآیرین
00عالی
۵ ماه پیشنازنین هاشمی نسب | نویسنده رمان
😍🌸
۵ ماه پیش
فاطمه ❤️
10آدما چقدر میتونن عوضی بشن .ممنون نازنین خانم 🌟🌟🌟🌷