پارت هشتاد و ششم

زمان ارسال : ۷۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

آقا خشایار دست به پیشانی گذاشت و پرسید:

- جلال؟! جلال کیه؟

صدای مرد قبراق بود و به وضوح تغییر کرده بود، شنیدن صدایش حس آشنا پنداری من را برانگیخت احتمالا در رابطه با آقا خشایار هم این‌طور بود. مرد خندید و در میان خنده‌هایش گفت:

- ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید