مردمک سفید به قلم سحر حاجیوند
پارت سی و ششم
زمان ارسال : ۸۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
از آینه جلو نگاهی به عقب انداخت.
-تولد! وای همش حس میکردم یه چیزی یادم رفته.حتما خانمبزرگ هم منتظر یادآوری من بوده.
نمیدانستم از کادو گرفتنش ناراحت باشم و یا از باز نکردن آن خوشحال. در هرصورت دلم نوید اتفاقات خوب را نمیداد. ته این ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
لیلی
00اییییییی دهلم خونک ششششششد😁😁😁