پارت نود و هفتم

زمان ارسال : ۸۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 20 دقیقه

به همراه سهیل توی مطب نشسته بودند. آمده بود که دکتر بینی‌اش را معاینه کند و حالا دست به سینه پای چپش را به نشانه‌ی انتظار روی سرامیک سفید ضرب گرفته بود. انتظار چیزی بود که هرگز مرتضی نمی‌توانست با آن کنار بیاید و واقعا حوصله‌اش را سر می‌بُرد. بدتر اینکه همیشه احساس می‌کرد برای دیگر مراجعه کنندگان وقت بیشتری گذاشته می‌شود!
کلینیک زیبایی بزرگی بود و آدم‌ها دورتا دور سالن روی مبل‌

1243
157,237 تعداد بازدید
6,538 تعداد نظر
123 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : ۵ ماه پیش

❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارت‌های این رمان دوباره به حالت وی‌آی‌پی بر می‌گردن.
با احترام
نویسنده‌ی رمان

آزاده دریکوندی : ۴ ماه پیش

🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان

آزاده دریکوندی : ۲ ماه پیش

سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚

امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚

آزاده دریکوندی : ۲ روز پیش

دوستان قشنگی که رمان رو با سکه می‌خونید؛ امکان کامنت براتون فراهم شده و از این به بعد می‌تونید هر پارتی که می‌خونید کامنتتون رو هم ثبت کنید و اینم بدونید که هر پارتی رو که با سکه باز می‌کنید تا دو روز براتون بازه و می‌تونید بهش سر بزنید💫 امیدوارم از رمان لذت ببرید

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلما

    10

    وای مرتضی دهنت سرویس 🤣🤣ایناروس و فتح مصر عجب تیکه های میندازه از همشونم اتو داره تحت هرشرایطی کم نمیاره

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خیلی هم خودشو قبول داره😅

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    راستی اسمشم یادم رفت بگم اسم دارو(مهجزگره مرتضی) ترکیبات نداره چون یاد میگیرین و رو دستش پا میشین فقط مخصوص خود مرتضی 🤣😝😉🤭😎

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    شرکت داروسازی مرتضی رفیعی😅

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    فکر کنین تو پارت بعد عطا داخل هتل به مرتضی بگه یکی از اون چایی های نابت که تلخ هم هست برام میاری 🤣😝فقط تو بلدی دستورشو به زنم سحر بده برام بزن عالیه چایت مهجزگره باید به عنوان دارو فروخته بشه🤣🤣

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    باید بشینیم دعا کنیم عطا نفهمه جریان چایی چی بوده وگرنه به ضرر فرهاد می‌شه🙈

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    چوب همه چیز رو فرهاد می‌خوره همیشه

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    عاشقشم😍میشه رمان بعدیت هرطوری با مرتضی مچ بشی یه دختر بهش بدی این همه حرص نخوره که همه رو دماغش عاشق شدن😝😁😎یه دختر خل مثل خودش بهش بده🤭😍🙈خسته نباشی آزاده جونم مرسی 💋❤️

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    جونم مگه نمی‌دونی یه عقاب همیشه تنهاست؟😂 بعد اینکه به قول فرهاد همه‌ی گزینه‌هاش کنسل می‌شن بنده خدا

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    عالی عالی مرسی آزاده جونم 😍😍گل کاشتی 💋وایییی یه عالمه خندیدم واقعا داخل هر پارتی مرتضی باشه انگار فیلم طنز داری میبینی یه عالمه میخندی تازه از فیلم طنزم خنده دار تری مرتضی 🤣❤️💋

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مرتضی بی رقیبه😂

    ۳ ماه پیش
  • ما

    00

    عالی🤣😂

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    😅💚

    ۳ ماه پیش
  • اسرا

    10

    تودماغ فرهادگرده توچای پدرشیره ببین این برای رضامعین چی میذاره😁😁😁🙏💞

    ۳ ماه پیش
  • ترانه

    10

    وای فتح مصر عالی بود😂😂چطوری اینا به ذهنت میرسه آخه موری جذاب😂یعنی فقط آزاده میتونه این همه کاراکتر برای یه رمان بسازه که باهم فرق داشته باشن و توی یه صحنه همه رو میزاره کنار هم به همه نقش میده👏👏

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    😍😍😍😍خیلی ممنونم ازت عزیزم خوشحالم دوسشون داری 😎

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    همه رو داره با خودش می‌کشه پایین😂

    ۳ ماه پیش
  • آمینا

    00

    بیچاره ستاره چه حسابی برد.من فکر نکنم سهیل اینقدر حساس باشه که ستاره میترسه🤣

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    منم نمی‌دونم شناخت ندارم زیاد😅

    ۳ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    خدالعنتت کنه مرتضی هم آدمو حرص میدی هم انقدبانمکی آدم نمیدوته چیکار کنه،من موندم چرا اینا ک دارن باهاش بحث میکنن ازحرفاش خندشون نمیگیره😂😂😂 همه روی خرابه های دماغ تو عاشق شدن خدایی

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    فقط نکته‌ای که گفتی😂اونا از دستش فقط حرص می‌خورن🤣

    ۳ ماه پیش
  • مریم گلی

    10

    آخه این چه کاری بود تو کردی اونم با عطا ،بیچاره گلشن تا کی باید از دست شیرین عقل بودن مرتضی بکشه ،توی این رمان فقط سهیل عاشق نشده بود که اونم دست به کار شد ممنونم

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    گلشن واقعا از دست مرتضی خیلی عذاب می‌کشه💔

    ۳ ماه پیش
  • منیر

    10

    وای وای از دست این مرتضی 🤣🤣

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    😂😂😂

    ۳ ماه پیش
  • آمینا

    10

    وای مرتضی ایناروس رو از کجات آوردی. برگشته میگه میخواد مصر رو فتح کنه ای تو روحت 🤣🤣وای آزاده اینوازهتل دربیار فقط مونده شرف مظفری هارو ببره.یعنی فرهاد بفهمه یه اوضاعِ عطا بفهمه حلوای فرهاد رو خوردیم

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    باور کن هیچی دست من نیست... کاری از دست من برنمیاد😅

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    عطا اگه بفهمه این سری دیگه واقعا با کمربند به جون فرهاد می‌افته

    ۳ ماه پیش
  • Prya

    10

    وای از مرتضیی واای من نمیدونم به حرفاش بخندم یا واقعا حرص بخورم..ایناروس اخه!!فتح مصر!!😂😂😂😂

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    فاتح مصر فقط سهیل! کمبوجیه اداشو درمیاره

    ۳ ماه پیش
  • نسترن

    10

    وای خدای من🥴 اصن دوس نداشتم دوباره مرتضی معتاد بشه،وای! عطا !چایی! شیره ی تریاک 😬لعنت بر تو ای مهر پاکیزه

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مهر پاکیزه فقط ادعا داره😂راستش رو بخوای خودمم نمی‌دونم دوباره اعتیادش برگشته یا فقط یه ذره با خودش داشته😅

    ۳ ماه پیش
  • Zahra

    ۲۵ ساله 10

    فقط من یادم رفته مرتضی کجا قضیه رضا وستاره رو فهمید ????🤔

    ۳ ماه پیش
  • ترانه

    00

    اون پارتی که فریال میخواست مزون رو عوض کنه مرتضی اومد کمکش که رضاوستاره رو دید باهم هستن دعوا کرد که دماغ من شما رو هم عاشق کرد؟؟؟😂یادم نمیاد پارت چند بود

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مرتضی پارت ۸۷ متوجه شد😍💚

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مرتضی پارت ۸۷ متوجه شد😍💚

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مرتضی پارت ۸۷ متوجه این موضوع شد😍💚

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.