پارت نود و ششم

زمان ارسال : ۸۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 12 دقیقه

فریال بارها و بارها به آشپزخانه سر زد. هزاران بار همه چیز را با دقت چک کرد. میوه‌ها... فنجان‌ها و بشقاب‌ها... همه‌شان را تک به تک! به نظرش دفعه‌ی قبل که خانواده‌ی امینی می‌خواستند به خانه‌شان بیایند تا این اندازه حساسیت به خرج نداده بود... حتی لباس‌های آن شب را هم نپوشید! انگار که آن‌ها برایش دیگر شگون نداشتند! لباس‌های جدید تری خریده بود... یک شومیز خامه دوزی شیری رنگ با آستین‌های آزا

1243
157,148 تعداد بازدید
6,538 تعداد نظر
123 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : ۵ ماه پیش

❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارت‌های این رمان دوباره به حالت وی‌آی‌پی بر می‌گردن.
با احترام
نویسنده‌ی رمان

آزاده دریکوندی : ۴ ماه پیش

🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان

آزاده دریکوندی : ۲ ماه پیش

سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚

امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚

آزاده دریکوندی : دیروز

دوستان قشنگی که رمان رو با سکه می‌خونید؛ امکان کامنت براتون فراهم شده و از این به بعد می‌تونید هر پارتی که می‌خونید کامنتتون رو هم ثبت کنید و اینم بدونید که هر پارتی رو که با سکه باز می‌کنید تا دو روز براتون بازه و می‌تونید بهش سر بزنید💫 امیدوارم از رمان لذت ببرید

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نفس

    00

    بیچاره معین😂تو چقد مظلوم بودی و ما نمیدونستیم😂

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آدم وقتی پدرزنش عطا باشه همین می‌شه دیگه...😅

    ۳ ماه پیش
  • Zahra

    ۲۵ ساله 00

    آخی تموم بشه دلم براشون تنگ میشه💔

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ول کن بابا بذار تموم بشه😂

    ۳ ماه پیش
  • ایلما

    10

    عطا یجوری نگاهش سنگین بود روی معین ک منم نفسم وحبس کردم چ برسه به شادوماد😂😂خداییش گربه رو دم حجله کشته عطا ک معین جیکش درنمیاد🤣باید اعتراف کنم خیلی جذبش بالاس عطاجدا از اخلاقای خاصی ک داره 🥲

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    چقدر عطا رو باحال توصیف کردی😂😂😂

    ۳ ماه پیش
  • هانا

    00

    عالی ♥️😘

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    😍💚

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    3️⃣ به به چه خبر زیبایی😍😉پس قرار کلی بخندیم 😁😎اسم مرتضی که میاد درکل خنده ات میگیره🤣مهمیزهاخیلی خفنه حتما بخونین وگرنه نصف عمرتون به فنا میره 😍مرسی که برای پارتها راحت باز بشه یه فکر کردی ممنون❤

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خواهش می‌کنم عزیزم😍💚واقعا هم اسم مرتضی میاد دیگه معلومه چه خبره😂

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    وایییی عالیییی مرسی ❤️💋1️⃣وایییی عاشقتم خیلی خوبه سه تا خبرت عالیه بود ممنون 😍💋کلی بوس برات 💋💋2️⃣نگووو یعنی قرار اتفاقی بی افته 😥خداکنه همینطوری پیش بره هیچ نشه البته امیدوارم 🙏

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    🥰😘💚 من که نمی‌دونم دردسر مرتضی چیه🤔نمیدونم ربطی به معین و فریال داره یا نه🤔

    ۳ ماه پیش
  • مهلا

    00

    😍💜🤩💜

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    💚

    ۳ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    تذ کری ک بفرهاد داد فقط😂😂😂 پارت بعدمرتضی نیاد رضاهم باش تو جمع بهش بگه انترفرفری زده دماغمو شکونده😐😁 پدرعروس توی مراسم بله برون بگه بتعدادسال تولد سکککهه😂چ شود

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    فرهاد باور نمی‌کنه خواهرش نکات مثبتی داشته باشه😂قضیه دماغ رو هم که مرتضی خیلی وقته به عطا گفته😅

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    فرهاد باور نمی‌کنه خواهرش نکات مثبتی داشته باشه😂قضیه دماغ رو هم که مرتضی خیلی وقته به عطا گفته😅

    ۳ ماه پیش
  • آمینا

    00

    یعنی این چه خواستگاری بود.دعوایی .چک و چونه ای این که به راحتی رضایت داد تموم شد ما گفتیم حالا دوماد و پدرزن گیس و گیس کشی راه میندازن.یعنی معین حق طلاق رو داد تموم شد؟؟عه عه

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    عطا از قبل اوکی رو داده بود دیگه... چرا کشش بده؟ حق طلاق رو هم معین اوکی رو داد ولی.....🤔

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.