پارت پانزده

زمان ارسال : ۴۸ روز پیش

- عجب جای مزخرفیه!
- موافقم، میلاد این لگنت چراغ واسه روشن شدن نداره؟!
مهرداد و مینا که شکایت کردن منم بلافاصله چراغای اضافه رو روشن کردم تا خیالشون راحت بشه. البته روشن شدن فضای مقابلمون فایده‌ای جز ترس برای من نداشت چون تا قبل از اون تاریکی مطلق باعث می‌شد دید چندانی به اطراف نداشته باشم ولی حالا...
- مهرداد، نمی‌شه من بیام جلو بشینم؟
با شنیدن صدای نگران مینا از آینه نگا

130
13,999 تعداد بازدید
79 تعداد نظر
26 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آیرین

    00

    خیلی خیلی خوبه

    ۲ هفته پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید