پارت صد و یازده :

***
با دستان بسته جایی روی زمین فرود آمدم. کف دستان و سر زانوهایم از سابیدگی‌شان از برخورد با آسفالت به سوزش افتادند.
جای گلوله‌هایم تیر کشیدند، صدای قیژ لاستیک‌های ماشینی که با سرعت از جای کنده می‌شد. به سختی دستانم را بلند کردم و پارچه‌ای که روی سرم کشیده بودند را کند زدم
چشمانم را به تیر چراغ برقی دوختم که کنارم قرار داشت.
با بغض شانه‌ام را به تنه فلزی نقره‌ای رنگ تکی

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۲۶ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را برای این رمان ارسال کنید. لطفا ابتدا اپلیکیشن را نصب کنید و سپس اقدام به ثبت نظر کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مه

    00

    عالی بود مرجانی

    ۳ روز پیش
  • مه

    00

    عالی بود مرجانی

    ۳ روز پیش
  • الهه

    70

    خدایا خوم ویونا رو از دست مرجان بهت سپردم

    ۶ ماه پیش
  • sasha

    270

    یاد دلسای اش و لاش افتادم😂🥲

    ۸ ماه پیش
  • yuna

    60

    واقعا هم شتتتتتتت🫣🫠

    ۸ ماه پیش
  • MAHSA

    160

    با کامنتت یاد اون موقع افتادم که به آروان گفت درد دارم آروان گفت به جهنم🥲😂

    ۸ ماه پیش
  • Valentina

    110

    خداروشکر رستاک از اون قسمت گذر کرده😂😂

    ۸ ماه پیش
  • sasha

    40

    ولی ارواان واقعااا بی احساس بود😂😔

    ۷ ماه پیش
  • MAHSA

    50

    این دیدگاه شماست.

    ۷ ماه پیش
  • Kara

    70

    ولی همون طور که تو جلد سه هم خوندیم آروان واقعا عوض شده بود و مهربونترم شده بود..

    ۷ ماه پیش
  • پریا

    130

    هیجان هر پارت&..;&..; ولی ویونا واقعا به به دوست احتیاج داره یکی مثل دلسا چون شباهت های کمی بهم دارن پیرانا کجایی بیا که دلمون یه ذره شده😂😭

    ۸ ماه پیش
  • MAHSA

    50

    وای آره+++ در ضمن فکر کنم منظورت شباهت های زیاده

    ۷ ماه پیش
  • .

    50

    نههههه نهههه نهههههه لطفا لطفااااا سردین یا رستاک باشننم لطفااااا

    ۷ ماه پیش
  • Nfs

    80

    ولی دلسا باید دوست ویونا باشه، و ویونا دوست دلسا :)

    ۷ ماه پیش
  • Fateme

    60

    میگن بدبختی از زمین و زمان میاد همینه تازه از دست اون روانیا خلاص شده بود بچم الان اینا اومدن رستاک کجایی پس مرد تو رو خدا بیا دارن میبرنش عروستو

    ۸ ماه پیش
  • Parya

    60

    رستاک کجایی دارن دوباره پروانه ات و میبرن

    ۸ ماه پیش
  • Melika

    50

    سردین پیداش کرده وی خود را اینگونه آرام میکند 🫠

    ۸ ماه پیش
  • فریماه

    90

    می تونیم امیدوار باشیم که سردین پیداش کنه:)

    ۸ ماه پیش
  • زهره

    80

    عاااااالی (هیجان،معما,دلهره،ترس،اضطراب،سردرگمی) همش تو یه پارت🤩🤩

    ۸ ماه پیش
  • Lavin

    100

    پروانه پیرانا😭🦋🪄 پیرانا کجایی دیگه بیا پروانه ت رو نجات بده:)💘

    ۸ ماه پیش
  • Deniz

    20

    مرجان بیصبرانه منتظر پارت فردا هستم😍

    ۸ ماه پیش
  • helia

    50

    پیرانا کجایی بیا دیگه پروانه ات منتظران🥲 ویونا داره از درد میمیره بیا دیگه سازمان مادرم هم دارن پیداش می کنه کجایی پس پیراناااا

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.