پارت نود و چهارم :


شنو خانم خودش را چسبانده بود به دیوار قبرستان و نفسش یکی در میان بالا می‌آمد. عروس شاهو بالای سرش ایستاده بود و با گوشه‌ی چارکه صورتش را باد می‌زد. ئه‌دا لیوان آب به دست سعی داشت گلوی خشکش را تَر کند. تابوت نرمین روی شانه‌ی چند نفر جابجا می‌شد و با هر قدمی که برمی‌داشتند، درد مثل حیوان درنده‌ای قلبم را چنگ می‌زد. پاهای نیهان انگار روی زمین صاف نبود، زانوهایش یک مرتبه می‌شکست و ا

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۷۱ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.