رویای آشفته به قلم سمیه هرمزی
پارت چهل و چهارم :
دوباره به خانه بر میگردد و به طبقهی مهوش میرود.آن کلید و سند را برداشته و مجدد به راه میافتد.در مقصد بعدیاش پشت خانهای قدیمی در شمیران میایستد.بی توجه به ساعت دست روی زنگ می گذارد.مدتی نمیگذارد صدای شاکی مردی از پست آیفون به گوش میرسد.
-چیه دست گذاشتی رو زنگ.
-یه دقیقه بیا پایین.
چند دقیقهی بعد مردی حدودا چهل ساله ساله با رکابی و شلوارک دم در ظاهر میشود.هم
مطالعهی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۶۴ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مریم گلی
50دمت گرم با اون محکم زدنت ،ممنونم نویسنده جان