پارت صد و چهل و سوم

زمان ارسال : ۱۰۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه



وقتی مطمئن شدم راه نجاتی نیست نالیدم:
- صبر کن! تو رو خدا گوش بده.

همان‌طور که مرا دنبال خودش می‌کشید با اخم گفت:
- هر زر مفتی می‌خوای بزنی به خانم بگو. حیف که سفارش کرده کبودت نکنم وگرنه همین‌جا طوری می‌زدمت با خاک زمین یکی بشی.

- بردنم واسه تو چه فایده‌ای داره؟

پوزخند زد.

- دارم حقوق می‌گیرم واسه همین که پرروهایی مثل تو رو آدم کنم.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.