پارت هفتاد

زمان ارسال : ۱۲۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 24 دقیقه

در تمام اتاق چشم چرخاند و او را در بالکن پیدا کرد.

درست روبرویش ایستاد و با لبخند به او چشم دوخت. حرصی داخل چشمانش ندید. در عوض او را نگاه میکرد. انگار صورتش عرش بود و چشمانش فرمانروا!

انگار که مهتاب را بین حیّان و او قسمت کرده‌اند؛ نور ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.