پارت هفتاد و نهم

زمان ارسال : ۲۴۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

آنقدر زیر نور آفتاب مرا چرخاند و خندیدیم که سرمان گیج رفت. همان‌‌طور که یک دستم را به سرم گرفته بودم، گفتم:
ـ حامد منو بذار پایین. سرگیجه گرفتم.
ـ سر خودمم داره گیج می‌‌ره.
ناگهان تعادلش را از دست داد و کج شد و من فریاد زدم:
ـ مواظب باش! داری منو می‌‌ندازی پایین!
پای حامد به سنگ بزرگی گیر کرد. کنترل از دستش خارج شد و لحظه‌‌ای بعد هر دو روی زمین افتاده بودیم و ناله می‌

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.