مردمک سفید به قلم سحر حاجیوند
پارت سی و سوم
زمان ارسال : ۹۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
از تنهایی و تاریکی پیش رویم ترسی نداشتم.خودم بودم و خودم. این گذشتهی نامعلومم بود که مرا میترساند. با چشمهای خیره شده به گلدانی که رنگش خوب معلوم نبود به افکارم بها دادم. خودم را در همان گلفروشی تصور کردم. برای چه از او گل میخواستم! هنو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Aa
00🦶👏🦋