تعمیرکار به قلم میلاد سرداری
پارت هشتاد و یکم
زمان ارسال : ۹۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
دیگر آخرهای سیگارش بود بخاطر همین سریعتر دم میگرفت که مرد در آستانهی مرگ گفت:
- بده اون چند کام آخرو من بکشم.
در ابتدا تردید بخرج داد ولی نمیشد که سیگار آن مرد را به خودش ندهد، پس ته سیگار را به او داد، مرد چند کام گرفت. اتاق بیمارس ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما