پارت دویست و بیست و هفتم

زمان ارسال : ۶۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

نور زردرنگ و زننده‌ی لامپ آشپزخانه باعث شد چند ثانیه‌ای دستم را مقابل صورتم بگیرم.
با نگرانی پرسید:
-خوبی؟
نفسم را عصبی از سینه‌ام بیرون راندم و غرولند کردم:
-از احوال‌پرسی‌های شما! در رو قفل کردی تو اون اتاق تا بمیرم، نه؟
توقع داشتم الان من را به آرامش دعوت کند تا مبادا صدایم به گوش مهمان‌های داخل پذیرایی برسد.
اما در کمال تعجب او هم کمی صدایش را بالا برد:

750
88,696 تعداد بازدید
282 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید