پارت صد و هفتاد و هفتم

زمان ارسال : ۹۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

ندای خودتخریبگر ذهنی‌ام به صدا درآمد:
-شایدم خجالت می‌کشیده به کسی تو رو معرفی کنه و بگه زن شی!
حقارت تمام وجودم را دربر گرفت و باز هم آن بغض خانمان‌سوز در گلویم جا خوش کرد.
ولی من قرار نبود پیش چشم این مرد اشک در دیدگانم حلقه زند و به او بفهماند که در تخریب کردنم موفق بوده است.
کیوان به خانه برگشت و جای او امیرعلی در آستانه‌ی در ایستاد. ولی همان ابتدا چنان چشم‌غره‌ای به م

744
87,462 تعداد بازدید
276 تعداد نظر
291 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید