پارت صد و هفتاد و دوم

زمان ارسال : ۹۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

-چی داره دیر می‌شه بابا؟ چی می‌گی واسه خودت؟
عصبی بود، عصبی! این عصبانیت هم جزوِ لاینفکِ این نفرین محسوب می‌شد. رفته‌رفته نزدیک شدن به باربد یعنی بازی با جانش! باید از پسرش دوری می‌کرد. بودن کنارِ او مِن‌بعد خطرناک بود!
روی زمین زانو زد و ناله‌وار گفت:
-هرشب که تبدیل بشی، یک قدم از انسانیت دور می‌شی. اگه این تبدیل شدن‌ها ادامه داشته باشه، چهره‌ی انسانیت به کل از بین می‌ره

744
87,333 تعداد بازدید
276 تعداد نظر
290 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید