گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت صد و هفتاد و سوم
زمان ارسال : ۹۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
-آره، تبرئه میشی!
باربد متحیر چشم گرد کرد و پدرش خونسرد ادامه داد:
-ستایش رو تو نکشتی، این مرد کشته!
دست در جیبِ کتش فرو برد و عکسی بیرون آورد و سمت باربد گرفت:
-این!
باربد نگاهِ دقیقی به عکس انداخت و بعد مبهوت لب زد:
-این... این که اهوراست. یکی از مظنونین پروندهی گیلدا مطیع.
عکس را عقب برد و با جدیت از پسرش پرسید:
-این چیکارهی گیلداست؟
نگاهِ مملو از سوال
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.