تلالو هور به قلم نازنین هاشمی نسب
پارت بیست و سوم
زمان ارسال : ۱۲۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
مامان سدّ راهم شد و صورت غرق در اشکم را میان دستهای منجمد شدهاش، قاب گرفت.
- مرگ من... مهرو... مرگ من... نرو...
بابا هم تا سدّ بزرگی برای قدمهایم دید، سنگ عظیم الجثهی دیگری مقابل گامهایم قرار داد.
- اگه پاهام سالم بود، اگه ج ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
لیلا
10مثل همیشه عالی