پارت بیست و یکم

زمان ارسال : ۶۶ روز پیش

بازهم مُهر سکوت بر لب‌هایم نشست و گویی کلمات، از نگاه شرمگینم پایین می‌چکید! چه‌قدر سخت است آن‌همه فریادی که دقایق قبل، حنجره‌ام را می‌شکافت تمامش سکوت شود و سکوت.

چه ظالمانه‌است آن همه اتفاق تلخ تنها در وجود من خلاصه شود و این‌گونه به اتمام ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید