پارت هفده

زمان ارسال : ۷۲ روز پیش

نمی‌دانستم قلب سرکشم را در مشت‌هایم پنهان کنم یا از افشای این حقیقت بترسم.

این قلب چموش هم که دیگر برایم قلب نمی‌شد...

مقطعانه، لب زدم:

- بیرونم... چی... چی... شده؟

اگر حتی یک‌ درصد هم غزل حقیقت را نمی‌دانست من با این ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید