پارت صد و هشتم

زمان ارسال : ۳۶ روز پیش






وارد خانه که شد و همه جا را تاریک دید، نیازی به جستجوی اتاق‌ها نداشت. با این‌حال و به گمان آنکه شیدانه خواب است، سری به اتاق خواب کشید. روی تخت نامرتب بود. در کمدها هم باز و مقداری از وسایل شیدانه پخش و پلا. فهمید حوصله نداشته که آنطور همه چیز را ول کرده و بیرون رفته است. از اتاق بیرون آمد و شماره‌ی شیدانه را گرفت.‌ جوابی که نشنید، توی پاگرد رفت. هنوز زهرا را صدا نکرد

92
23,409 تعداد بازدید
109 تعداد نظر
123 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید