بی رویا به قلم الهه محمدی
پارت نود و نهم
زمان ارسال : ۱۰۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
-چیکار میکرد مگه؟
-غیر از دخالتهای مادرش که یه مثنوی هزارمن کاغذه، خودشم خودخواه بود شیدا. میگفت غیر از من و ننهم هیچکس آدم نیست.
-چرا خونهاتو جدا نکردی؟
-میگفت یه طبقهی جدا داری. من تک فرزندم باید پیش مادرم باشم. پدر و مادرمم تاییدش میکردن. هیچ کدوم برای حرفهای من ارزش قائل نبودن. منم تا جا داشتم تحمل کردم. اما با اتفاق آخری که افتاد، دیگه نموندم.
-