زندگی را نمی بازم به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت ده
زمان ارسال : ۱۲۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
هردو آهسته از جا برخاستند. نیما لبخند ملایمی بر لب داشت و حین اینکه نزدیک میشد، با آرش احوالپرسی کرد. مهوا متبسم گفت: معرفی میکنم. آقانیما دوست خانوادگی و همسایهمون، آرشجان از همکارای قدیمی هستن و شاید هم در آیندهای نزدیک نامزدم.
لبخند ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
زهرا
00بسلامتی مبارک نامزد معرفی شد اقا ارش