مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت هشتاد و چهارم
زمان ارسال : ۱۱۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 12 دقیقه
مقابل پریناز پشت میز چوبی نشسته بود. دستانش را در هم گره زده و با اخم نگاهش میکرد.
- من که بهت گفتم اصلا از اینجا خوشم نمیاد!
پریناز بیحوصله اخمی کرد.
- اوف چه ربطی داره تو رو خدا؟ ما همیشه میاومدیم اینجا فقط با معین نمیاومدی که!
فریال شانهها و ابروهایش را بالا انداخت. واقعا دوستش منظورش را اشتباه برداشت کرده بود!
- وا معلومه که ربطی نداره! سری قبلی اومدم از سفارشم
اطلاعیه ها :
❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارتهای این رمان دوباره به حالت ویآیپی بر میگردن.
با احترام
نویسندهی رمان
🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان
سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚
امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فکر کرد الان معین هم خودشو میزنه به اون راه😂💔
۳ ماه پیشایلما
00چی شدش معین 🥲چه عجب بالاخره تونست تو روی فریال چیزی بگه واقعنم این حرفا حقش بود فریال☹️
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اتفاقا نگاهش نکرد که بتونه بگه🥲
۴ ماه پیشنشمین
00فریال جان با این ک عاشقتم ولی لازم بود این حرفا رو بشنوی گوگولی واقعا حرف حق زد با اینکه فریال گناه داره قلبش شکست ولی ب ی تلنگر احتیاج داشت
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره بابا خوب کرد دل همه مون خنک شد😂
۴ ماه پیشرویا (فن ...)
40نبود اطلاعیه از پارت بیشتر ناراحتم کرد 😔
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍😍🥲🥲
۴ ماه پیشمنیر
00❤️
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚
۴ ماه پیشمریم گلی
10واقعا فریال با خودش چند ،چنده من به شخصه اگه جای معین بودم واون حرفها رو از فریال می شنیدم نمی آمدم پیشش ،معین خیلی مرده که بازم اومد ،امیدوارم حرفهاش یه تلنگری باشه برای فریال ،ممنونم نویسنده جان
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا نمیدونم با خودش چند چنده... مودی شده طفلی🥲
۴ ماه پیشم
10خیلی خوب بود ،فریال لوس فکر میکنه همیشه حق باخودشه ومعین بیادمنت کشی،توکه انتخابتو کرده بودی حالا باید بگی پشیمونی نه که طلبکار باشی
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا معین انتقام خودشو به صورت یه جا گرفت😂🥲
۴ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 20با معین کامل موافقم آنقدر عطا همچی رو آماده بهش داده اونم همه چی رو آماده میخواد بعضی وقتا باید بجنگی یکم از فرهاد عزیزمون یاد بگیر آنقدر رد مخشون راه رفت تا حل شدمحکم وایستاد🙈عالی بود مرسی آزاده جون
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
حالا برعکسش فرهاد از بس عطا هیچی بهش نداده اینجوریه😂 اون کمبود توجه داره فریال ضعیفه
۴ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 20واوووو چه خفنننن ایول به معین ولی خدایش اگه نگاه فریال می کرد نمیتونست اینطوری صحبت کنه و باعث رفع دلتنگیشو ن میشدچون نگاهش نکرد تونست اینا بگه و چقدر قشنگ گفت😍😍اطلاعیه موخوام🥺
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره اگه نگاهش میکرد وا میداد بنده خدا😂😂
۴ ماه پیشمهلا
00💜😔💔
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
🥲💚💚
۴ ماه پیشپرنیا
40ااااخ صدای خوردشدن فریال تااینجا اومد گوگولی واقعا درست ترین حرف و زد و بهترین تلنگر برای فریال،برو عطااا رو راضی کن ببینم چ میکنی💪💪
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
امیدوارم واقعا براش یه تلنگر باشه.... اومدیمو سر همین هم نشست گریه زاری کرد.. اونوقت چی😩
۴ ماه پیشنسترن
20دلم سوخت😔ولی قلمت زیباست حرف نداری آزاده بانو.انگار جلوی من داشتن دعوا میکردن انقدر برام واقعی بود
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت عزیزم😍 واقعا منم ناراحت شدم براشون🥲 (😈)
۴ ماه پیشآمینا
10اوه اوه معین چه گفت دیگه اعصابم واسه ادا اطوارهای تو نمیکشه دیگه این رابطه با هیچ جوشی قابل اتصال نیست متاسفانه.همون بهتر که جدا بشن😅😅جفتشون تو دلشون یچیزه ولی زبونشون دل میشکنه بدم میشکنه🥲🥲
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
معین تبدیل شد به گوگولی سابق😂
۴ ماه پیش
نیلوفرسامانی
00فریال یه جوری سر شوخی رو باز کرده بود که انگار نه انگار...🤣🤣