پارت چهارم :

دستانش را سخت مشت کرد. راه طویل بود؛ مگر نه آنکه محمدخان طبیب مو سپید کرده بود در این راه؟ هنوز امید بود به معالجه‌ی نَخُستین بیمارش. پا تند کرد و به سمت اتاقک نمور و کاه‌گلی انتهای قبرستان شتافت. پیرمرد چه می‌دانست از شوق درون نبات. در را که گشود، پ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.