حزین به قلم طیبه حیدرزاده
پارت نود و هشتم
زمان ارسال : ۱۳۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
حرفهایش اشک به چشمانم می آورد. زخم های درونیمان باهم موج سینوسی را ساخته که هر لحظه بالا و پایین می شویم.
مشت خونمرده اش را جلوی چشمانش می گیرد:
-ماهی میدونی جای غم انگیز ماجرا چیه؟ اون پسر موفقش یه آشغال به تمام معناست. سالهاست یه دروغ درمورد خودش ساخته و به خورد مردم میده.
هیچ حرفی برای دلداری دادن به او ندارم. با پر شالم دستش را میان چنگم گرفته. او را مثل