طعم تلخ زندگی به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت شصت و یکم
زمان ارسال : ۱۲۶۲ روز پیش
- الو نسیم... کجایی چرا گوشیت خاموش بود؟ ساعت نزدیک نه شبه!
- ببخشید داداشی یادم رفت زنگ بزنم؛ من با سپهرم خیالتون راحت باشه.
نوید لحظهای مکث کرد و لب باز کرد:« اشکالی نداره راحت باشین؛ فقط نگران
شدم. کاری نداری؟»
- نه داداش، بازم ببخشید.
خداحافظی کردند و تماس را
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نرگس
03چرا محسن بر نمیگردهههه🥺
۳ سال پیشصبا
90نسیم خیلی در حق سپهر ظلم کرد. مگه سپهر بیچاره چه گناهی کرده بود؟
۳ سال پیشهستی
30نویسنده جون مهدخت یکی هم سن ساله خودشو پیدا کنه نسیم هم همین سپهر خوبه خوشم میاد ازش، 🙂🤩😂..30 🙂💜
۳ سال پیشهستی
100وای بیچاره نسیم و سپهر دلم براشون میسوزه😭😭
۳ سال پیشمهرناز
۱۷ ساله 40داره جالب میشه 😂😅
۳ سال پیش^_^
162از سپهر خوشم میاد کاش نسیم عاشق سپهر بشه محسن رو فراموش کنه
۳ سال پیشثمین
70اره ولی هرچند محسنم گناه داش همش دیگ فکرای منفی نسبت ب نسیم داره
۳ سال پیش
Yasmin
00امیدوارم نسیم عاشق سپهر شه ❤️❤️و مهدخت ام یه آدم مناسب برا خودش پیدا کنه