ماه زخمی به قلم روژان کاردان
پارت چهل و هشتم :
با سر حرفشو تایید کردم، اونم رفت بیرون.
با صدایی که گفت:
-خیلی دوستت داره ها! اینطور شوهر کم پیدا میشه. قدرشو بدون.
به سمت راستم برگشتم. یه دختر جوان دیدم که صورتش تمام کبود بود. اخمی رو چهرهم نشست. نه به خاطر حرفش، بلکه به خاطر صورتش. کبودیهای مایل به بنفشش نشونهی کتک بودن. خانمای زیادی دیدم که کتک خوردن، سر همین میدونستم این کبودی روی گونه و پایین چشم راستش به خاطر کش
لیلی
00آلزایمر درجوانی گرفته😂