تلالو هور به قلم نازنین هاشمی نسب
پارت چهارم :
لبخندی عمیق روی لبهایش نشاند و این کِشش لبها مانند پُتک، بر سرم کوبیده شد.
خشم و ترس مانند گردآبی عمیق، حریصانه همهی وجودم را میبلعید و من، هیچ مسیری برای رهایی از این خفهگی پیدا نمیکردم.
با کف دست، چند ضربهی پرقدرت به قفسهی سی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
زمان ارسال : ۱۸۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
فاطمه ❤️
00سلام سلام من تازه به جمعتون اومدم(خوش اومدم😁) تا الان که خوب بوده خانم نویسنده 👏👏