پارت دوم

زمان ارسال : ۸۵ روز پیش

بن روی صندلی‌ ساخته شده از چوب نشسته بود. جمعیتی که اطراف بودند، سرخوشی و نشاط خاصی داشتند. میدان را آذین بسته و در حال سرودخوانی، همه را تشویق به خوردن میوه‌های شاهانه‌ای که توسط افراد مسئولشان پخش می‌شد، می‌کردند. گروه کُرخوان رسید و پس از آن جوانک ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید