آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و چهل و سوم
زمان ارسال : ۱۱۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 12 دقیقه
به وقتِ ده شب! دو ساعت مانده به دیدار با برسام!
پلکهایِ سیاه و کبودش را اندکی بالا داد اما طولی نکشید که مجدد روی هم افتادند.انگار مژههایش را با چسب بهم چسبانده بودند! سلول به سلول تنش تسلیم درد شدهبود.با مشقت انگشت کوچکش را تکان ریزی داد.ه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
متاسفانه به خاطر کندی سرعت اینترنت، پارت به صورت کامل بارگذاری نشد. لطفا پارت را مجدد بارگذاری کنید
بارگذاری مجدد پارتبا تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
توضیحاتی در مورد جلد دوم آخرین گلوله:
جلد دوم رمان به نام "بازگشت گلوله"
در بخش آنلاین دنیای رمان پارت گذاری خواهد شد💙
روزهای سه شنبه و جمعه🤍
در ژانر مافیایی،عاشقانه و درام!
البته باید بگم در این جلد هم پارت های رازآلود و مهیج خواهیم داشت❤️
جلد دوم از لحاظ زمانی به موازات آخرین گلوله هست و در زمان گذشته رخ میده.البته باید عرض کنم در اواسط رمان، به زمان حال برمی گردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که پس از جلد اول در حال رخ دادن هست💜
بازگشت گلوله،روایت کننده زندگی برسام و رز هست.علاوه براین قراره شاهد حضور کارکتر های جدیدی هم باشیم💚
درسته جلد دوم ادامه جلد اول هست؛ اما توصیه می کنم
موقع خوندنش، به چشم یک داستان تازه بهش نگاه کنید...چون این جلد هم ماجراهای خاص و مهیج خودش رو داره و سایر کارکتر های جلد اول هم در اواسط رمان به برسام و رز ملحق میشن🧡
امیدوارم در جلد دوم هم همراه من باشید تا بتونیم در کنار همدیگه لحظات قشنگی رو رقم بزنیم💛✨
ارادتمند شما
نیلوفر سامانی
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نوش نگاهتون❤️ خیلی خیلی خوش اومدید به آخرین گلوله✨️امیدوارم تا انتها از خوندنش لذت ببرید❤️
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی
10فکر نمی کنم سرهنگ خبر داشته از این موضوع🥺
۳ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله خبر نداشت🥲
۳ ماه پیشملیس
00چقدر بردیا گناه داره اخه😢و خیلی با احساس نوشتی فقط زودتر روباه مکار پیداش بشه 😂
۳ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
به پارتهای جلوتر که برسی امیر هم سروکلهاش پیدا شده😎❤️
۳ ماه پیشملیس
00پس پیش به سوی خوندن پارتا 😂
۳ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
عزیزم شما همون ملیسی هستی که گفته بودی میذاری پارت ها جمع بشه بعد میخونیشون؟؟؟❤️
۳ ماه پیشملیس
00اره عزیزم یه چند وقتی هست که نتونستم بخونم ✨
۳ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
من گفتم دیگه مارو گذاااشتی و رفتی🥺جات حسابی خالی بود عزیزدل❤️✨️
۳ ماه پیشRoghayyeh
00🤧ای خدا بیچاره بردیا این چه سرنوشتیه اخه
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
آره طفلی🥲❤️
۴ ماه پیشابوذز
00عالیست
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍مرسی از لطف تون❤️
۴ ماه پیش.....
00سلام نیلوفر جونم پسرا متحد بشن لطفا😍😍😍بی صبرانه منتظر پارت بعدی هستم عالی هستی ❤به نظر من پسرا متحد میشن و دلارا رو هم پیدا میکنن
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم😍 ممنون از لطفت✨️❤️ منم امیدوارم پسرها باهم متحد بشن.به شخصه خودمم دلتنگ ترکیب امیردیا هستم🥺❤️
۴ ماه پیش....
00💜💜💜💜ولی برسام هم عضو ترکیب بردیا و امیر باشه
۴ ماه پیش| نویسنده رمان
حقیقتا باید دید واکنش برسام به تصمیم ثامر چیه🧐 به نظرم ممکنه خیلی ناراحت بشه🥺💔 باید صبرکنیم ببینیمچی پیش میاد❤️
۴ ماه پیشهانیه
00آخیش جات خالی بود عزیزم چه خوب که اومدی😍 مثل همیشه عالی چقدر دلم میسوزه واسه بردیا گناه داره واقعا خارج از توانش داره عذاب میکشه مثل بقیه منتظرم امیر و بردیا رو کنارهم ببینم☺️
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام هانیه جان❤️ ممنونممم عزیزدل😍 بله واقعا دیگه اتفاقات خارج از توانش هست..🤦🏻♀️ منم مشتاقانه منتظر امیردیا هستم😍
۴ ماه پیشسیتا
00و آخرش شد همون چیزی که دلارا ازش می ترسید آهیر اون رو با خودش برد بیچاره بردیا پودر شد
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم😍 بله دقیقا👌🏻 ترسش به واقعیت تبدیل شد🥺❤️
۴ ماه پیشنیل
00سرهنگ هم نمی دونسته اونم بازی خورده
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم😍 بله دقیقا👌🏻
۴ ماه پیشنیل
01سلام عزیزم ببخشید که زودتر سلام نکردم از بس توی بهت داستان بودم .دلم می خواد اینا دوباره یه گروه بشن و آهیر رو چنان شکست بدن که هرگز ازجاش بلند نشه
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت😍منم امیدوارم دوباره کنار هم جمع بشن🥺❤️
۴ ماه پیشرها
00سلاممممم من تازه رمانتون رو میخونم و عاشق قلمتون شدم طوری که تو دو شبانه روز کل پارت هارو خوندم و عالی بود❤️😍 میگم الان برسام چرا نیومدی مگه نگفته بود بعد الان امیر خبر داره دلارا رو دزدیدن؟
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم😍 به آخرین گلوله خوش اومدید❤️مرسیی از لطفت عزیزمم❤️بابت خوندن پارتها هم یه خداقوت جانانه میگم❤️برسام قرار شد با پدرش ملاقات داشته باشه که هنوز به اون قسمت نرسیدیم...
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
در مورد دزدیده شدن دلارا هم که فعلا جزء بردیا و بهار کسی درجریان نیست عزیزم❤️
۴ ماه پیشفاطمه
00بردیا با اون همه ضربه که دستش شکست هنوز اولین کلمه گفت عشقش بود دلارا دلارا از عشقش گذشت تا در امنیت باشد ولی عشقی که لیلی نداشت باشد امنیتی ندارد بهار در بی خبری جریان کاری برای بردیا نمیتوند بکند💔
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم❤️ چهقدر قشنگ گفتی👌🏻😍عشقی که لیلی نداشته باشد...
۴ ماه پیشFati
10فقط منتظر یه پایان خوبم چون اگ خوب نباشه جیگرم میشه جیگر زلیخا:)!
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
خدانکنه عزیز دلم❤️💫
۴ ماه پیشآوا
10اخجووووون بازم پارت داریم ولی میگم نیلو جونم به ور از همه ی اینا فک کنم دوباره یه ترکیب بردیا و امیر داشته باشیم مگه نه؟😍😉 البته فعلا که نه خبری از امیر داریم نه دلارا دزدیده شده و نه از رز و برسام
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
به قول امیرک ترکیب بردیا و امیر رابطه ناگسستنی رمانه❤️😂 منتها در مورد حضور سایر کارکترها کمی باید صبوری کنید❤️
۴ ماه پیشfate
00چرا با ما اینکارو میکنیییی
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
من که کاری نمیکنممم😁❤️
۴ ماه پیشAlieh
00سیلام عالی بودا اخجون بازم پارت داریم هیییی گلم ما فلن هفته ۲ تا پارت هم قانع ایم😂😋 موفق باشی ک زودتر دست پر بیای منتظریم❤️🫶😋
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم😍 مرسییی عزیز دلمم❤️✨️
۴ ماه پیشایلین غفاری
00ممنون بابت رمان
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍 ممنونم آیلین جان❤️✨️
۴ ماه پیش
فاطمه
20خیلی قشنگ بود مرسی