پارت دویست و بیست و یکم

زمان ارسال : ۷۰ روز پیش

صنم عصبی وسط حرف طاهر دوید. طاهری ولی صبوری کرد و آهسته‌تر پرسید:
_ اگه اجازه بده زن اون پسر شه تو ضمانت می‌دی که خوشبخت شه؟
نگاهشان درهم تنید. صنم مکثی کرد و درمانده و ریزریز سرش را تکان داد.
_ نمی‌دونم. من دیگه هیچی نمی‌دونم طاهر. فقط..
_ فقط چی؟
_ فقط درد عشق کشیدم‌و می‌دونم که علاج نداره. توام کشیدی، توام می‌دونی که علاجش سخته.
با التماس نگاهش کرد. ادامه داد:
_

162
54,592 تعداد بازدید
76 تعداد نظر
234 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید