پارت دویست و نوزده

زمان ارسال : ۷۲ روز پیش

ثریا دم رفتن سفارش کرده بود. کلی حرف و نصیحت و دلداری که مقاوم باشد و جای غصه خوردن چاره بیاندیشد. اما مگر چاره‌ای هم برایش مانده بود‌. گردن کلفتی که برای خواهرش دندان تیز و درماندگی را به جان پدرش انداخته بود، هزارباره قدرتمندتر از نظام و مکارتر از شهباز بود‌.
و بی‌نوا خواهر قشنگش، بیچاره پدرش، مظلوم مادرش. گویا دنیا تشنه‌ی انتقام گرفتن از آنها بود. انتقام بی‌گناهیشان، بی‌دست و

162
54,543 تعداد بازدید
76 تعداد نظر
234 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید