پارت دویست و چهارده

زمان ارسال : ۷۶ روز پیش

چراغ زیر زمین روشن بود و از همان حیاط هم می‌شد به حال و هوی گرفته‌ی داخل آن پی‌برد. صنم دلواپس دستش را به دیوار گرفت وپله‌های سنگی و ریزش کرده‌ آن را آهسته‌هسته پایین رفت.
رخساره کنج دیوار، روی قالیچه‌ی دستباف خاتون زانوی غم بغل گرفته و سرش را روی آن گذاشته بود. صنم ابتدا با خودش کنار آمد و بعد لبخندی به لب نشاند.
_ عروس نازپروده جاش گوشه خونه‌ی آقاشه.
رخساره بلافاصله سر بل

162
54,503 تعداد بازدید
76 تعداد نظر
234 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید