هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت صد و بیست و پنجم
زمان ارسال : ۶۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
به خودش که گویا سالها رشد کرده بود. حالا خودش مسئول زندگی خودش بود! کسی قرار نبود کمکش کند؛ کسی قرار نبود نجاتش دهد. اگر گودرز آن کیف را به دستش نرسانده بود، اکنون به جای خانهی شخصیاش، در روسیه بود و مشخص نبود قرار است چه میزان درد و شکنجه را تحمل کند تا اطلاعاتی را فاش کند که وجود خارجی نداشتند!
دلش میخواست هق بزند اما جلوی خود را گرفت. به قدر کافی حقارت را تحمل کرده بود. دیگر باز
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.