پارت هشتم :

- کجا می‌ری؟
- اذان و گفتن، می‌رم نماز بخونم، تموم شد تو هم بیا استراحت کن.
مینا که سرشو بدون حرف برام تکون داد، خیلی آروم سر مهرداد و گذاشتم روی مبل و یه کوسنم زیر سرش، بعد از جام بلند شدم تا برم تو اتاق. هرچند که به خاطر اتفاقای هفته‌ی قبل حس خوبی بهش نداشتم، ولی بهتر از رفتن تو اتاق بابا بود که همچنان پای اعتقادش لنگ می‌زد.
موقع رد شدن از آشپزخونه ناخواسته برگشتم و نگاهش کرد

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۹ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۱۸ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آیرین

    00

    خیلی خوبه

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.