پارت چهل و هفتم

زمان ارسال : ۱۶۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه


مرد قهقه وار خندید. صندلی وارونه وپروانه بسته شده به آن ومردی که چشمانش پر از انتقام بود. ترکیب ترسناک ودلهره آور!

_تو... من چیکارت کردم مگه؟

خنده هوتن تمام شد. صورتش به تلخی زهر میزد. سرش را به سمت پایین تکان داد. پایش را روی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.