سایه ی من جلد سوم به قلم زهرا باقری
پارت یکم :
تا جایی که توان داشتیم میدویدیم، جوری که شک نداشتم قبلاً اتفاق نیفتاده، حتی تو دوران بچگیمون، حتی وقتی بابا دنبالمون میکرد و میدونستیم وقتی گیرمون بیاره یه گاز محکم از صورتمون میگیره، از اونا که ردش میموند و جیغمون و درمیاورد!
- میلاد، بد ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نازنین زهرا
01سلام من پارت شش هستم ولی چون اونجا نمیتونستم پیام بدم چون سکه میخوا اینجا پیام دادم چطوری میتونیم سکه بگیریم؟